بررسی برنامه صداتو / چرا شما نمیتوانید بومی بسازید؟
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۱۴۶۰۱
وقتی گروه برنامه سازی ادعای بومی شدن میکند باید توضیح دهد در کدام بخش مولفههای فرهنگ و هویتی در برنامه جایگزین و گنجانده شده است. این برنامه در دکور بومی بود؟ در طراحی شخصیتها و ترکیب داوران؟ در حرکات و نقش مجری؟ در سناریوی موضوعی تعریف شده برای هر قسمت؟ در موسیقیهای انتخاب شده؟ در کیفیت حضور تماشاگران؟ در گفتار و رفتار داوران؟ در کدام ایرانی بود؟
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- سید احسان نجفی فر ( مسئول دفتر موسیقی بسیج دانشگاه امام صادق (ع) )، برای آنها که صداتو را ندیدهاند باید گفت «صداتو» یک برنامه تلویزیونی معمایی-موسیقایی بود که در ۱۲ قسمت از فیلیمو پخش شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همه قسمتها چهار نفر هستند که به شرکت کننده کمک می¬کنند؛ امیر مهدی ژوله (نویسنده)، محمد بحرانی (صداپیشه)، شبنم مقدمی (بازیگر) و محسن شریفیان (محقق و نوازنده موسیقی جنوبی). کارگردان این مجموعه هم حامد جواد زاده است که تجربههای تولید برنامه در تلویزیون و مستند سازی را دارد و قبل از این برنامه هم کارگردان مجموعه ممیزی در همین پلتفرم بوده است. پس از همین سابقه و البته دیدن صفحه جواد زاده در فضای مجازی هم میشود فهمید که بی ارتباط و بیگانه از فضای موسیقی نبوده و شناخت قبلی وجود داشته که این میتواند یا باید بگویم می-توانست به نقطه قوتی برای برنامه تبدیل شود.
برای آنها که با «صداتو» همراه و طرفدار آناند، باید گفت «صداتو» در حد خودش و به اندازه وسع وی او دیها از مخاطب خوبی برخوردار بود و بیننده از پای آن ناراضی بلند نمیشد. مسابقه آنقدری چالش و هیجان و تعلیق داشت که سنین مختلفی را پای تماشای خود بکشاند و آنان را درگیر همزاد پنداری با شرکت کننده هر قسمت بکند تا سعی کنند بفهمند زیر پوشش این شخصیتهای طراحی شده آیا یک صدای خوب وجود دارد یا نه. طراحی سازوکاری هم برای گرفتن حدس مخاطبان این کار را تسهیل کرد و اقدام خلاقانهای بود.
اما با آنها که میخواهند مواجهه عمیقتری با «صداتو» داشته باشند، وارد موشکافی میشویم. چه سازندگان چه منتقدان تمجیدگر برنامه در وصف آن گزارههایی مطرح کردند. گزارههایی مثل: صداتو یک برنامه استعدادیابی نیست؛ صداتو یک مسابقه معمایی موسیقایی است؛ صداتو یک برنامه پربیننده است؛ هدف اصلی صداتو سرگرمی است؛ صداتو را صداوسیما نمیتواند بسازد؛ و گزاره مد نظر ما: «صداتو یک برنامه تقلیدی است که بومی (ایرانیزه) شده است». در مقابل این گزاره باید شاخک تیز کرد و پرسید: واقعا؟! چگونه؟
وقتی گروه برنامه سازی ادعای بومی شدن میکند باید توضیح دهد در کدام بخش مولفههای فرهنگ و هویت خودمان در برنامه جایگزین و گنجانده شده است. اگر برنامه را نگاه کردید با خودتان مرور کنید؛ این برنامه در دکور بومی بود؟ در طراحی شخصیتها و ترکیب داوران؟ در حرکات و نقش مجری؟ در سناریوی موضوعی تعریف شده برای هر قسمت؟ در موسیقیهای انتخاب شده؟ در کیفیت حضور تماشاگران؟ در گفتار و رفتار داوران؟ یا در دغدغههای شرکت کنندگان و برنامهای که برای جایزه ۲۰۰ میلیونی برنامه داشتند؟ در کدام یک از اینها ایرانی بود؟ بررسی تک تک این اجزا نشان میدهد که این برنامه نتوانسته مانند دیگر برنامههای تقلیدی در امر بومی سازی موفق باشد.
مثلا: سادهترین لایه بومی بودن (و البته ملاک تقلیدی بودن نیز میتواند باشد)، لایه زبانی است. ما در این کشور به زبان فارسی صحبت میکنیم. آنلاک و لیپ سینگ را از کجا آوردید؟ واژه معادل بومی نداشت؟ شما حتی آن کلمات بیگانهای که بین مردم معمول نیست را هم به زور استفاده کردید. «هلپر» دیگر چیست؟ آنقدر تلفظ «کمک کننده» سخت است؟ و چندین واژه انگلیسی دیگری که در هر قسمت مجری یا کمک کنندهها استفاده میکردند. از حق نخواهیم بگذریم از معدود و البته هوشمندانهترین تصمیمات تولیدکنندگان در راستای بومی سازی، انتخاب محسن شریفیان و نقش و آوازها و صحبت با لهجه او بود. دغدغه ترویج موسیقی یک از نواحی ایران عزیز نگاه رو به جلویی است. این مثال را هم از خود برنامه زدیم تا نپرسند اگر این بومی سازی نیست پس ایرانی شدن چیست؟
اما چرا نمیتوانید آن گونه که حرفش را میزنید بومی و بازنمایی کننده زندگی همین مردم عادی باشید؟ پاسخ ساده است. بومی شدن و ایرانیزه کردن برنامه اقتضائاتی دارد که با اهداف شما که جذابیت و سرگرمی صرف است نمیخواند. نه اینکه بومی شدن از جذابیت بکاهد، خیر. چون بومی کردن مستلزم آزمون و خطاهایی است که به جسارت کنارگذاشتن الگوهای معمول و امتحان شده و جواب گرفته خارجی نیاز دارد که ممکن است در گام¬های نخست با افت مخاطب مواجه شود. حالا پلتفرمی که رسالت خودش را فروش و سود میداند نه رشد و اعتلای مخاطب کدام را انتخاب میکند؟ واضح است. قسمت ترسناکتر ماجرا رسیدن به این تحلیل است که بفهمیم یک رسانه نه تنها آگاهی بخشی را قربانی بت جذب مخاطب میکند که حتی سر در شوهای زرد سیاست زده هم میکند. برای همین ترجیح میدهد برنامهاش «عادلانه» به پایان برسد نه عاقلانه. به این شکل که در قسمت آخر برنامه چند تبلیغ درشت برای عادل فردوسی پور داشت و آخرین صحنه برنامه هم این بود که خداروشکر این قسمت/ برنامه هم عادلانه به پایان رسید.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: صداتو صدا یک برنامه بومی شدن شخصیت ها صداتو یک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۱۴۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جزیره ایرانی شیخ اندرآبی
جزیره شیخ اندر آبی نام جزیرهای کوچک و غیرمسکونی در خلیج فارس است که جزئی از بندرلافت شهرستان قشم استان هرمزگان محسوب میشود.
این جزیره بسیار کوچک که وسعتی در حدود ۸هزار مترمربع دارد در شمال جزیره قشم در فاصله سه کیلومتری از روستای بندرلافت است.
مسطح بودن و وسعت کم این جزیره باعث میشود هنگام مد و بالاآمدن آب دریا، قسمتهایی از آن به زیر آب برود. فاصله بین بندر لافت و جزیره شیخ اندرآبی را میتوان با یک قایق موتوری در ۵ دقیقه طی کرد.
در حاشیه شمالی جزیره شیخ اندر آبی که سطح آن از سایر قسمتهای جزیره پایینتر است، تعداد زیادی درخت حرا و در جنوب شرقی آن نیز گنبد سفیدی موسوم به زیارتگاه شیخ اندرآبی یا قدمگاه شیخ وجود دارد.
این زیارتگاه مورد احترام ماهیگیران و دریانوردان است. در حال حاضر، کسی در این جزیره زندگی نمیکند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان هرمزگان بندرعباس